مهسا کرامتی: چگونه تلویزیون را با هالیوود مقایسه میکنیم؟/ جعفر دهقان: خسته شدهام از بس تلویزیون «مختار نامه» را نشان داده/ «آتش سرد» حیف شد!
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۰۷۳۳
مهسا بهادری: مدتی پیش سریالی از شبکه دو تلویزیون پخش شد به نام «آتش سرد» که شباهت بیش از اندازهای به سریال شبکه سه سیما یعنی «بینشان» داشت. بابت این حجم از شباهت از مهسا کرامتی (بازیگر)، شیوا خسرومهر(بازیگر) ، رضا ابوفاضلی (کارگردان) و جعفر دهقان(بازیگر) دعوت کردیم تا به کافه خبر خبرآنلاین بیایند. آنها نیز در بخشی از صحبتهای خود اعلام کردند اگر شباهتی وجود دارد، به این خاطر است که کنداکتور تلویزیون تغییر کرده وگرنه سریال«آتش سرد» زودتر از «بینشان» ساخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درباره این شرایط و آنچه که هنگام ساخت بر این سریال گذشت با عوامل این سریال به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
تولید یک اثر در تلویزیون یا سینما، بیشتر یک مشکل است تا خلق یک اثر هنری ناب تا مردم از آن لذت ببرند درست است؟
رضا ابوفاضلی: آقای مهام چون تهیهکننده کار هستند، انرژیشان به دوبخش تقسیم میشود. یک بخش این است که همراه با تولید باید کارهای تولید را پیگیری کنند و یک بخش هم انجام کارهای سازمانی است. فکر میکنم تیمی که جمع کردیم بسیار خوب وگلچین شده بود. این کار بسیار پر زحمت، پر لوکیشن و پر بازیگر بود اگر میخواستیم سریال را جمع و جورتر بسازیم قطعا روند اثر اینگونه پیش نمیرفت. خوشبختانه آقای مهام ملاکشان کیفیت تولید اثر بود و همین به ما کمک کرد.
رضا ابوفاضلی، کارگردانجعفر دهقان: چیزی که من در ۴۸سال فعالیت متوجه شدم، این است که وقتی یک تهیه کننده فیلمنامهای را میخواند، بیشتر از هرکسی میداند که بودجه تولید آن اثر چهقدر است. اما احساس میکنم صداوسیما کمی به این ماجرا توجه نمیکند. فیلمنامه را میخواند و بودجهای را به کار تخصیص میدهد. کار شروع میشود اما بعد با مشکلاتی مواجه خواهند شد که کنارآمدن با آن بسیار سخت است. چرا آقای مهام به عنوان تهیهکننده اثر که کارش نظارت است، مدام باید در تلویزیون در رفتوآمد باشد، خانهاش را رهن بانک بگذارد و ۷۰۰ میلیون تومان وام مضاربه بگیرد تا دستمزد عوامل را پرداخت کند؟ البته این اتفاق سر «بازی نقابها» رخ داد. درحالیکه اگر برآورد صداوسیما درست باشد و مبتنی بر اقتصاد امروز پیش برود، این مشکلات پیش نمیآید. در واقع به اعتقاد من اگر صداوسیما قرار است فیلمنامه را بخواند نباید عوامل را به بودجه محدود کند، زیرا وقتی این اتفاق رخ میدهد دو موضوع پیش میآید؛ یا بخاطر کمبود بودجه کیفیت اثر کاهش پیدا میکند و یا اگرعوامل به کیفیت فیلم توجه ویژهای داشته باشند، تهیهکننده و دیگر عوامل دچار مشکل خواهند شد. بهتر است روال به گونه ای باشد که آقای مهام به عنوان تهیه کننده بودجه اولیه را هرجا لازم بود استفاده کند و آنها از لحاظ مالی، پشت کار باشند. نکته مهم این است که در مدیران صداو سیما باید اعتماد نسبت به تهیهکننده وجود داشته باشد چون در شرایط فعلی اقتصادمان به گونهای نیست که همه چیز را با نرخ امروز محاسبه کنیم. نکته بعد اینکه برای تولید کار نباید زمان تعیین شود به طور مثال مشخص نکنند که کار باید در مدت زمان کم تولید شود زیرا درچنین شرایطی کار تولید میشود اما به چه قیمتی؟ قطعا از کیفیت آن کاسته میشود.
جعفر دهقان بیشتر بخوانید: شباهت سریالهای تلویزیون تصادفی است پرسشهایتان درباره سریال «آتش سرد» را بپرسید دیدن یا ندیدن «بی همگان»؛ مساله این نیست!مدیران در تلویزیون هنری نیستند یا مدیران درکی از شرایط اقتصاد هنر ندارند که برای ساخت یک اثر باید دست هنرمند باز باشد.
دهقان: باید یک تیم اقتصادی هم کنارشان باشد. همانطور که ما شورای فیلمنامه داریم باید آدمای اقتصاددانی هم حضور داشته باشند تا بگویند هر فیلمنامه ای برای ساخت نیاز به چه مقدار هزینه دارد و اینگونه نباشد که بگویند در سریال یا فیلم نیاز به یک تخت دارند؛ ایرادی ندارد، رضا ابوفاضلی کارگردان سریال تخت را از خانه میآورد. نیاز به ماشین است؛ تهیهکننده و بازیگر ماشینشان را قرض میدهند.
«آتش سرد» را همه با همدلی یکدیگر ساختند. متاسفانه مدتی بود تلویزیون بینندگانش را از دست داده بود و با پخش «آتش سرد» دوباره اتفاق خوبی شکل گرفت. اما این نکته را باید بدانیم که ما کار اقتصادی انجام نمیدهیم. کار اقتصادی را تلویزیونهای ترکیه انجام میدهند، سریال میسازند و آن را در دنیا پخش میکنند و از پخش همان سریال پول به دست میآورند. معضل ما این است سریالی که میسازیم را فقط باید خودمان تماشا کنیم و نهایتش میتوانیم آن را به آی فیلم بدهیم تا کار را به کردی و عربی هم دوبله کنند و مجدد روی آنتن برود.
مشکل این است که ما به سریالسازی به چشم یک صنعت نگاه نمیکنیم درحالی که همه جای دنیا از سریالسازی کسب درآمد میکنند. اگر مدیران ما فکر اقتصادی داشته باشند به راحتی میتوانند از کنار سریالهایی که ساخته میشود، کسب درآمد کنند. با پخش سریال «آتش سرد» مردم کمی با تلویزیون آشتی کردند، اما بعد از این سریال چه چیزی داریم؟ یا دوباره قرار است یک وقفه طولانی بیفتد و منتظر بمانیم که آیا سلمان فارسی ۵ سال دیگر تمام میشود که ما آن را دوباره پخش کنیم یا خیر. نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت هستیم تا آنتن تلویزیونمان خالی نباشد. یک مدت بسیار خوب کار میکردیم. یادم می آید وقتی ماه رمضان میشد، شبکه یک، دو، سه و پنج سریالهای جذاب داشتند و باهم هماهنگ کرده بودند سریال اول که تمام میشود بلافاصله سریال دوم شروع شود، اما الان چه؟ خود من خسته شدهام از بس تلویزیون «مختار نامه» را نشان داده است و احساس می کنم کم کم در حال پیوستن به تاریخ هستم.
جعفر دهقان: خود من خسته شدهام از بس تلویزیون «مختار نامه» را نشان داده است و احساس می کنم کم کم در حال پیوستن به تاریخ هستمنکتهای که در سریال «آتش سرد» وجود دارد و نقطه تمایز این سریال با دیگر آثار تلویزیونی است، نگاه سریال به زنان است. در «آتش سرد» به زن به عنوان یک جنس ضعیف نگاه نشده است. چه اتفاقی افتاده که صداوسیما کمی از نگاه ضد زنانه خود کاسته است؟ اصلا شما موافق این ماجرا هستید؟
شیوا خسرومهر: وقتی یک سریال روی آنتن تلویزیون میرود و تصویری از یک قشر جامعه یا زنان و مردان به نمایش گذاشته میشود، بعد از اتمام، سازمان صدا و سیما نظرسنجی میکند. به طور مثال، یک خانم میگوید نه، من هیچگاه در زندگیام اینگونه نبودهام پس چرا آن بازیگر تا این اندازه متفاوتتر از من زندگی میکند؟ این تفاوت به مرور زمان کم شده است. در گذشته در سریال ها اغلب خانمها خانهدار و یا مشغول پخت و پز و خرید و بچهداری بودند. اما در این سریال خوشبختانه شاهد چنین اتفاقی نبودیم.خانم خانه نه تنها مترجم است بلکه ارتباطات بینالمللی نیز دارد. معتقدم زمانیکه این اتفاقات رخ میدهد، مخاطب میتواند وجه اشتراکی میان خودش و شخصیت سریال پیدا کند و دیگر نوع زندگی خانمی که در سریال است برای آنها عجیب نیست.
مهسا کرامتیمهسا کرامتی: شما به عنوان یک خبرنگار قطعا همه سریالها را میبینید، نقد میکنید و قطعا بهتر از ما میدانید که تا چه اندازه همه سریالها شبیه هم شده است. شاهد پخش سریال «آتش سرد» از شبکه دو سیما بودیم و درست با فاصله بسیار کمی سریالی به نام«بینشان» که به شدت شبیه همین سریال در حال پخش از شبکه سه سیما بود. تا اندازهای این شباهت وجود داشت که زنی که اینجا ترجمه میکند، در آن سریال نویسنده است و این اتفاق برای همه ما شوکهآور بود. و یا آقای پرویز فلاحی پور در هر دو سریال نقش جانباز را داشت. قطعا هیچیک از کارگردانان در جریان نبودند وگرنه حتما جلوی بروز چنین اتفاقی را میگرفتند. این دو سریال به اندازه ای شبیه هم بودند که اگر همزمان پخش میشدند میتوانستیم آن دو را با یکدیگر اشتباه بگیریم. به نظرم برای تلویزیون این اتفاق خوبی نیست و مدیران باید برنامه ریزی برای فیلمنامه هایی که قرار است ساخته شود داشته باشند.
نمیخواهم بگویم پروژه ما فیلمنامه بینظیری داشته که هیچکس تا به حال شبیه آن را نساخته است. فیلمنامه «آتش سرد» متوسط بود؛ اما ای کاش در تلویزیون شورایی تشکیل شود تا فیلمنامه همه شبکهها را بخواند تا این مشکل بوجود نیاید. به عنوان مثال به آقای مهام بگویند فیلمنامه شما را تصویب میکنیم و بعد اگر شخص دیگری فیلمنامه ای شبیه آنرا می برد به او بگویند، آقای مهام در حال ساخت همین قصه هستند و یک طرح دیگر بیاورید.آخر چنین چیزی غیر ممکن است، شما یک داستان را از شبکه سه سیما پخش میکنید، همان داستان را یک ماه بعد از شبکه دو سیما با تعدادی بازیگر دیگر پخش میکنید؟
به عنوان مخاطب مالیات میدهم و برای چیزی که میخواهم ببینم هزینه میکنم. شنیده می شود گاهی مدیران میگویند ما خبر نداشتیم و این عذر بدتر از گناه است چرا خبر ندارید؟ مگر هر شبکهای برای خودش جداگانه کار میکند؟ مگر همچین چیزی امکان دارد؟ احتمالا هم این سوال پیش بیاید که چرا موضوعاتمان شبیه هم میشود؟ چون دست و بالمان را میبندند. تلویزیون میگوید یکسری از موضوعات خط قرمز است کلا سمت آن نروید، تعداد دیگری از داستانها هم در شرایط کنونی حساس هستند و به آنها نپردازید، یکسری از موضوعات هم گران و هزینهبر هستند، سمت آن نروید. در نهایت ۵ موضوع میماند حالا هر چقدر هم نویسنده خلاقیت داشته باشد، نمیتواند کاری انجام دهد.
خیلیها به من می گویند چه حسی دارم که با سریال «خط قرمز» دیده شدم و هنوز هم بهترین سریال است؟ در پاسخ میگویم این ناراحتکننده ترین اتفاقی است که در شغل من وجود دارد. ما چه کار میکنیم که هنوز سریالی که مدت ها پخش شده بهتر از سریال های جدید در ذهن مخاطب مانده است. اعتراض هم که میکنیم میگویند در هالیوود هم اینگونه است و باید روزی ۷دقیقه فیلمبرداری کنند، بله باید بدین شکل باشد اما کجا؟ در استودیویی که همهچیز آماده است و بهترین شرایط برای آنها فراهم است. به نظرم وقتی سریالی ساخته می شود باید مخاطب میلیونی داشته باشد، به نحوی که وقتی این سریال پخش میشود خیابانها خلوت شود، زیرا این امر باعث میشود خستگی به جان گروه نماند.
شیوا خسرو مهریا باید ارزشها را حفظ کرد یا اصول را، ما الان هیچکدام را نداریم.
مهسا کرامتی: چیزی که برای من خیلی اهمیت دارد احترام است، جایی که احساس کنم از لحاظ کاری، حرفهای و مالی به من بی احترامی و توهین میشود اعتراض میکنم و میروم در غیر اینصورت همه چیزا را میتوانم تحمل کنم. همین افرادی که الان می گویند با تلویزیون کار نمیکنیم، از کجا آمدهاند؟ مگر از همین تلویزیون دیده نشدهاند؟ وقتی اجازه میدهیم یک نفر با اخلاق و رفتار غیرحرفهای به موفقیتی برسد اولین نفری را که حذف میکند، آن کسی است که به او جایگاه داده.
جعفر دهقان: نمیدانم دستهبندی کار الف، ب و ج چیست؟ چرا ما کاری نمیکنیم که همه آثارمان الف یا در حد الف باشد؟ چرا کار خوب نمیسازیم؟ یعنی کارهایی غیر از تاریخی نمیتوانند الف باشند؟ همین دستهبندیها باعث میشود سطح دیگر کارها کاهش پیدا کند.
ابوفاضلی: از همان اول قراری با آقای مهام گذاشتیم و این بود که اصلا فکر نکنیم که روزی چند دقیقه باید فیلمبرداری کنیم و حواسمان به این ماجرا بود و کیفیت برایمان اولویت بیشتری داشت. بازهم فکر میکنم علیرغم مشکلاتی که داشتیم، بازخوردی که از این سریال گرفتیم بسیار خوب بود. چون سریال یک داستان واقعی را به تصویر کشیده است و ما یک کار شریف و آبرومندی را روی آنتن تلویزیون بردیم. دروغ نگفتیم، بزرگنمایی نکردیم و به خانواده به معنای واقعی آن پرداختیم و تمام دغدغه ما این بود که یک کار آبرومند بسازیم.
ویژگی نقش که باعث شد آن را بپذیرید چه بود؟
جعفر دهقان: نقش بسیار کوتاه و کمرنگ بود و اگر آن را پذیرفتم ابتدا بخاطر رضا ابوفاضلی و علی مهام عزیز بود و در عین همان کوتاه بودن نقش که بسیار تاثیرگذار بود.
شیوا خسرومهر: فیلمنامه را خوانده بودم و آن را دوست داشتم و نکته دیگر اینکه محمد کاسبی، کسی بود که پیشنهاد بازی در این سریال را به من داد . ایشان از سر دادستان آقای دهنمکی با من در تماس بود و حتی سلیقه من را هم میدانست به همین دلیل همین به آقای کاسبی اعتماد کردم.
مهسا کرامتی: برداشت من از زنی که شما دیدید یک دختر جسور است که برای زندگیاش میجنگد و از همه مهمتر، هیچگاه بیادبی نمیکند و همین شخصیت برای من بسیار جذاب بود. نکته بعد اینکه نام رضا ابوفاضلی کافی بود تا این نقش را بپذیرم.
به نظر خودتان آن زن جسور را توانستید اجرا کنید؟
کرامتی: فکر میکنم اینگونه است که همه بازیگرها فکر میکنند که میتوانستند بهتر باشند این موضوع درباره من هم صدق میکند؛ اما همین که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرد یعنی حق مطلب ادا شده است.
خسرو مهر: خوب است به یک موضوعی اشاره کنم، زمان پخش سریال نرگس آمار مخاطبان به ۹۷درصد رسیده بود و درست در ساعت پخش ترافیک بسیار کاهش پیدا کرده بود و اولین سریال ۹۰قسمتی تلویزیون بود. حالا هم مسئولان باید بررسی کنند که چه اتفاقی برای زیر تیغ، پس از باران، نرگس و... افتاد که تا این اندازه مخاطب داشتند. به نظرم اگر این آسیبشناسیها اگر انجام شود، کسی سریالهای خارج را نگاه نمیکند.
۵۵۲۴۵
کد خبر 1693728منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: هالیوود تلویزیون رضا ابوفاضلی داشته باشند مهسا کرامتی جعفر دهقان تهیه کننده پخش سریال سریال ها شبیه هم آتش سرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۰۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.